بر آستان تو ،دل پایمال صد دردست


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : شنبه 10 آبان 1393
بازدید : 321
نویسنده : MOHAMMAD MOGHERI

On your doorstep, the percentage being trampled
Look at your sorrow, over me what Vrdst
The weather our garden roses and denied
The nightingales all Zaghnd and leaves Zrdst
I sleep at night and see the dawn
Come have a good day we could Prvrdst
Gemma's mouth was stagnation in the night garden
The funny morning decoder, the arms swing secret Kurdistan
What is the one we went on with a sigh
The people, the world of hard Najvanmrdst
The burning fiery heart and soul to feed, love
The tail carelessly breasts dark days
I deal with the grief you Drfknd and lawful
The courage to arm the Hmavrdst
Manal reasons and you see a single garment of love
The heavens and the earth and I Hmdrdst
Travel the tail hair of my dreams, it is still

بر آستان تو ،دل پایمال صد دردست
ببین که دست غمت، بر سرم چه آوردست
هوای باغ گل سرخ داشتیم و دریغ
که بلبلان همه زاغند و برگ ها زردست
شب است و اینه خواب سپیده می بیند
بیا که روز خوشِ ما خیال پروردست
دهان غنچه فروبسته ماند در شب باغ
که صبح خنده گشا ،روی ازو نهان کردست
چه ها که بر سر ما رفت و کس نزد آهی
به مردمی ،که جهان سخت ناجوانمردست
به سوز دل نفسی آتشین بر آر ،ای عشق
که سینه ها سیه از روزگار دم سردست
غم تو با دل من پنجه درفکند و ،رواست
که این دلیر به بازوی آن هماوردست
دلا منال و ببین هستیِ یگانهی عشق
که آسمان و زمین با من و تو همدردست
ز خواب زلف سیاهت چه دم زنم ،که هنوز
خیال سایه پریشان ز فکر شبگردست

Shadow Reverie distracted from thinking Shbgrdst

‎بر آستان تو ،دل پایمال صد دردست 
ببین که دست غمت، بر سرم چه آوردست
هوای باغ گل سرخ داشتیم و دریغ 
که بلبلان همه زاغند و برگ ها زردست 
شب است و اینه خواب سپیده می بیند 
بیا که روز خوشِ ما خیال پروردست 
دهان غنچه فروبسته ماند در شب باغ 
که صبح خنده گشا ،روی ازو نهان کردست 
چه ها که بر سر ما رفت و کس نزد آهی 
به مردمی ،که جهان سخت ناجوانمردست 
به سوز دل نفسی آتشین بر آر  ،ای عشق 
که سینه ها سیه از روزگار دم سردست 
غم تو با دل من پنجه درفکند و ،رواست 
که این دلیر به بازوی آن هماوردست 
دلا منال و ببین هستیِ یگانهی عشق 
که آسمان و زمین با من و تو همدردست 
ز خواب زلف سیاهت چه دم زنم ،که هنوز 
خیال سایه پریشان ز فکر شبگردست‎



مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








نعمت است نه فاجعه رفتن کسی که لایق نیست .............

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عمومي و ورزشي و علمي و آدرس msahand.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com